دل غم دیده

ای دل غمدیده سازی بزن
بر پهنه سینه آهنگی بزن
ای تن افسرده آهی بکش
بر سرم گاه فریادی بکش
این درد سنگین تر از دشت و کوه
من نهادم بر سرت راستش بگو
شرمندتم شرمندتم ای رفیق
جورما را میکشی حتی به تیغ
ای دل غمدیده سازی بزن
بر پهنه سینه آهنگی بزن
ای تن افسرده آهی بکش
بر سرم گاه فریادی بکش
این درد سنگین تر از دشت و کوه
من نهادم بر سرت راستش بگو
شرمندتم شرمندتم ای رفیق
جورما را میکشی حتی به تیغ